سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۳۵ ب.ظ
بسیج و فرهنگ انتظار |
ایسکانیوز: در میان ابعاد گسترده و گوناگون مهدویت مقوله «انتظار» مبحثی اساسی است. نهضت مهدی موعود انقلابی فراگیر و جهانی است و به طور قطع، وقوع چنین انقلابی برنامهای عمیق می طلبد و بدون تمهید مقدمات مربوطه و فراهم نمودن شرایط و آمادگی افکار میسر نخواهد شد. |
در نتیجه برای این تحول خجسته بایستی بسترسازیاساسی نمود که از مهمترین راهکارهای آن معرفی و ترویج فرهنگ انتظار میباشد. بسیج به عنوان طلایهدار و پیشگام مجاهدت در تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، در این زمینه نیز مسئولیتی عظیم دارد و بایستی با توانمندی وافر خویش نقشآفرینی نماید. تبیین مفهوم درست انتظار و وظیفه و مسئولیت بسیجیان در عصر انتظار مسئلهای است که مقالة حاضر به آن خواهد پرداخت. کلید واژگان: انتظار، مکتب بسیج، بسیجیان، امام زمان (عج).
مقدمه تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی به فرموده امام امت (2/9/67) از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد. بیگمان در طول تاریخ انقلاب، عالیترین افتخار و سرافرازی را بسیجیان را کسب نموده و مهر عظمت و نشان افتخار بر سینه این لشکر مخلص خدا خودنماییمی کند. اصرار خورشید فروزان جهان اسلام، امام فقید (ره)، و رهبر فرزانه انقلاب بر حفظ روحیه بسیجی و لزوم تداوم توجه به فرهنگ بسیج به این معناست که مکتب حیاتبخش بسیج محدود به ابعاد نظامی صرف نیست و در تمامی عرصههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... به عنوان نهادی مؤثر از گستردگی و تنوع عملکرد برخوردار است. در قاموس مکتب بسیج، «انتظار» دارای اهمیتی شگرف میباشد و بسیجیان در این راستا وظایفی خطیر بر عهده دارند. در این برهه از زمان که شرارههای فتنه بر سرتاسر گیتی سایه افکنده است، مکتب بسیج مسئولیت دارد تا با اشاعه فرهنگ انتظار حقیقی جامعه جهانی را مهیای ظهور مصلح عالم نماید و آمادگی لازم را در جامعه برای این انقلاب بزرگ فراهم آورد. بخش اول این نوشتار به تبیین اهمیت اصل انتظار و بخش دوم به توضیح دو دیدگاه کلی در مورد انتظار و در نهایت معرفی انتظار راستین و حقیقی پرداخته است. در بخش نهایی نیز مسئولیت خطیر مکتب بسیج و بسیجیان در عصر انتظار مطرح گشته است.
اصل انتظار یکی از اصولی که در طول تاریخ جوامع بشری از آغاز مطرح بوده است، اصل انتظار میباشد. ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین شده است؛ چرا که انتظار ریشه عمیقی در اصیلترین ابعاد روح انسانی دارد و به تعبیر دیگر انتظار از درون فطرت و روان آدمی میجوشد و از ذات او سرچشمه میگیرد.1 انسان به اقتضای فطرت خویش کمالطلب است و انتظار راهی فراسوی کمال.2 انسان بدون انتظار، موجودی پوچ، بیحرکت و در رکود محض بوده و این عنصر انتظار است که انسان را پرتلاش و با امید، به آیندهای روشن رهنمون میسازد. بنابراین چنین میتوان ابراز داشت که انتظار در بطن خویش شوق و شعف، پویایی و شعور، و فردای تابناک را به ارمغان دارد و بارقه امید و اشتیاق را در دل انسان زنده میکند. امیدی هم که از انتظار نشأت میگیرد امید واهی نیست بلکه امیدی واقعی همراه با پایه و اساس منطقی است که ریشه در اعتقادات دینی و ارزشهای مبتنی بر وحی الهی دارد. انتظار از فلسفهای متقن و محکم بهرهمند بوده و علاوه بر ریشههای مذهبی دارای مترقیترین آرمان اجتماعی است. فرد منتظر ایمان دارد که دوران ظلم و فساد و استقرار عدالت اجتماعی بر روی زمین امری قطعی است و روزی خواهد رسید که خورشید عدل و حق در آسمان بشریت طلوع کرده و به نور خویش سرتاسر گیتی را روشناییمی بخشد؛3 بر این اساس بینش انتظار مانند یک قوه مُبقیه، طرفداران حق و عدالت را در برابر تمام دستگاههای باطل مقاوم و پایدار میسازد و با نوید نصرت الهی بر روشنی چراغ امیدواری و ثبات قدم آنها میافزاید. انتظار از متن باورهای دینی رویش کرده و برخاسته از اعتقاد اصیل و استوار است. باور داشت انتظار و وجود نجاتبخش گیتی محدود به گروه و مذهبی خاص نیست و به صورت یک اعتقاد دینی مشترک در بین ادیان مختلف آسمانی و فرهنگهای مذهبی جایگاه ویژهای دارد. در فرهنگ متعالی اسلام نیز بر اصل انتظار به عنوان یک اصل مسلم و تردید ناپذیر و مسئلهای بنیادین تصریح فراوان شده است.4 فراگیری و عمومیت این عقیده در بین تمامی ادیان و مکاتب حاکی از اصالت و استحکام فطری و عملی آن دارد.
دو دیدگاه در مورد انتظار در مورد انتظار نظریات و دیدگاههای متعددی مطرح میباشد که تمامی آنها در دو قالب کلی انتظار منفی و انتظار مثبت گنجانده میشوند. برخی جنبه انفجاری برای انتظار قائل هستند و معتقدند که برای اصلاح جهان بایستی اوضاع چنان پریشان گردد که به مرحله انفجار برسد. بهترین شکل انتظار در نگاه این گروه، ترویج و اشاعه فساد و یا حداقل سکوت در برابر فساد و حکومتهای مفسد است.5 این دیدگاه ویرانگر و اسارتبخش که در واقع نوعی اباحیگری است به توجیه واقعیات موجود و تسلیم شدن در برابر ظلم و جور مستکبران و به معنای دیگر سرگرم شدن در انحرافات مهر تأیید زده و برای آن که زمان انفجار به تعویق نیفتد، هر اصلاحی را محکوم میداند. این گروه طبعاً به مصلحان، مجاهدان و امران به معروف و نهیکنندگان از منکر که پیروان مکتب بسیج نیز در زمرة آنان به حساب میآیند با بغض و عداوت نگریسته چرا که آنان را تأخیراندازان ظهور میشمارند. اینان اگر خود هم اهل گناه نباشند در عمیق ضمیر و اندیشه خویش به نوعی با رضایتمندی به گناهکاران و عاملان فساد مینگرند.6 در این دیدگاه شبه دیالکتیکی باطل یکهتاز میدان است و تا رخدادن انفجار این وضعیت بایستی تداوم یابد. روشن است این نوع برداشت منفی از انتظار، که ثمرة آن تنها رواج و اشاعه ظلم، تبعیض، اختناق، حقکشی و تباهی و به طور کلی سیر قهقرایی جامعه است، به هیج وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمییابد و به صراحت و شدت تقبیح و نفی گردیده است. دیدگاه دیگر در مورد انتظار، عقیده گروهی است که ماهیت انقلابی برای انتظار قائل هستند. این انتظار سازنده و بالنده که مبنای فطری آن در آیات قرآن و روایات اسلامیریشه دارد، دعوت به نپذیرفتن باطل می کند.7 در این دیدگاه تحرکبخش و تعهدآفرین بر خلاف نظریه سابق که برای انسان تکلیفی قائل نبود، فرد منتظر بایستیبا برخورداری از اعمال پاک، شهامت و آگاهی، خود و جامعه را مهیای ظهور منتظر نماید.8 ایستایی، بیتفاوتی و همنوایی با وضع موجود و صرفاً منتظر ظهور موعود نشستن در این نگرش کاملاً مطرود است چرا که دولت ایدهآل عصر ظهور را محصول سیر استکمالی جامعه انسانی میداند نه از نوع انفجار تاریخی.9 انتظار ایدهای سازنده، تحولآفرین و شورانگیز است. تسلیم در مقابل شرایط حاکم و سکوت در مقابل مظالم و منتظر منجی بودن برای اصلاح آن هیچ سنخیتی با انتظار راستین ندارد. رهبر معظم انقلاب در این زمینه میفرمایند: «برای تحقق ظهور امام زمان (عج) وجود ظلم و جور شرط کافی نیست، انسانهای صالح، انگیزههای قوی، ایمانهای راسخ، گامهای استوار و نیز دلهای روشن نیز لازم و ضروری است."12 بسیجیان عزیز بایستی سعی و تلاش کنند جزء این دسته باشند تا زمینه ظهور دولت حق مهیا گردد . ان شأالله
مسئولیت خطیر مکتب بسیج و بسیجیان در عصر انتظار اگر ظهور موعود را غایت انتظار بدانیم تحقق این آرمان در حوزه مسئولیت بسیجیان متعهدی است که با مجاهدت و تلاش مستمر خویش این مهم را عینیت بخشند. برایآنکه انتظار به صورت یک فرهنگ نشر و اشاعه یابد و زمینه تحقق دولت عدالتگستر فراهم گردد نیاز به تمهید مقدماتی است و در این راستا وظایف خاصی برعهدة مکتب بسیج و پیروان آن میباشد که به چند مورد مهم اشاره میگردد:
شناخت منتظَر هر عقیدهای که انسان در هر بارهای دارد بایستی از روی شناخت و بصیرت شکل گیرد و فعل و ترکی که از او سر میزند باید بر پایه تشخیص باشد؛ بر همین اساس تکلیف نخستین برای هر منتظر کسب شناخت و معرفت نسبت به وجود امام عصر خویش است که ادله عقلیه و نقلیه بر آن دلالت دارند.13 اهمیت، اصالت و تأثیر بُعد شناخت امام عصر تا حدی است که ابعاد و جهات دیگر همه برخاسته از آن و تکیه بر همین بُعد دارند. نقش شناخت امام در تحقق انتظار صحیح به مثابة بالا رفتن از دامنه کوهی است که هر چه بیشتر صورت میگیرد شعاع دید وسیعتری در پهندشت حرکت تکاملی، به انسان میبخشد تا با بصیرتی فزونتر و کیفیتیعالی تر در مسیر انتظار گام بردارد. بر همین اساس در روایات و احادیث با تمام فضایل، آثار و نتایجی که برای انتظار بیان فرمودهاند معرفت به امام را بر آن مقدم داشتهاند.14 در اهمیت این وظیفه سترگ رسولالله )ص( میفرمایند: «مَن ماتَ و لم یعرِف اًمامَ زَمانه ماتَ مَیتةً جاهِلیةً."15 «هر کس بمیرد در حالیکه امام زمانیش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است." امام محمدباقر )ع( نیز در حدیثی میفرمایند: «مَن ماتَ و هُوَ عارفٌ لِاِمامِه کانَ کَمَن هُوَ مَعَ القائم فی فِسطاطِه."16 «کسی که بمیرد و امام زمان خویش را بشناسد همانند کسی است که در خیمه حضرت قائم نزد آن حضرت باشد.» ذکر دو نکته در این جا بایسته است: اول آنکه شناخت و درک معرفت حقیقی به امام زمان (عج) صراط مستقیمی است که جز با عنایت خداوند متعال امکانپذیر نمیباشد. مطلب دیگر آنکه شناخت در منطق اسلام محدود به شناخت نظری نیست، یعنی علاوه بر شناخت نظری بایستی شناخت عملی نیز پیدا کرد. وقتی بسیجی منتظر امام خویش را به دقت بشناسد، رهآورد چنین شناختی دلباختگی و تعمیق پیوندهای عاطفی با ایشان و در نهایت آماده ساختن خویش برای پیاده کردن اهداف حیاتبخش و انسانساز آن مصلح کل میباشد. پس پیروان مکتب بسیج که میخواهند در مسیر انتظار صحیح گام بردارند بایستی پایههای شناخت و آگاهی خویش را نسبت به امام زمان (عج) و فرهنگ عمیق و پرمحتوای انتظار استحکام بخشند تا توان بر دوش کشیدن بار سنگین و پرمسئولیت انتظار را داشته باشند. تقواپیشگی مقدمات ورع و تقوا و خویشتنداری به عنوان یکی از مهمترین وظایف منتظران در بحث انتظار نقشی محوری دارد. پدیده انتظار نیز در انسان به گونهای منطقی تقوا میآفریند و وی را به جانب سلامت اخلاقی رهنمون میسازد. تقوا عنصر یکتا و اصل محکمی است که امام وقت، حضرت حجت ابن الحسن (عج) نیز شیعیان را به آن دعوت مینمایند: «فَاتقوالله جَلَّ جَلالُه و ظاهِرونا علی اًنتیاشِکُم مِن فتنةٍ قَد أنافَت علیکم.»17 «تقوای خداوند جل جلاله را پیشه سازید و به ما اعتماد کنید و چارة این فتنه و امتحان را، که به شما روی آورده، از ما بخواهید.» امام محمدباقر(ع) نیز در زمینه تقواپیشگی در دوران انتظار میفرمایند: «تقوی پیشه سازید، و بار سنگین انتظار را به کمک ورع و پارسایی به منزل رسانید.»18 از آنجا که پدیده بسیج دارای ابتنای اعتقادی است و اعمال و اقدامات پیروان این مکتب بر محور دین و اصول دینی است، بسیجیان باید به این امر اهتمام ویزه ورزیده و با تقویت ملکه تقوا در ضمیر خویش، اعمال و رفتار خود را مواظبت نمایند19 و بدین وسیله موجبات خرسندی و رضایت حضرت ولیعصر (عج) را جلب کنند.
امر به معروف و نهی از منکر براساس ضرورت و طبق صریح آیات و روایات، امر به معروف و نهی از منکر از واجبات بسیار مهم و غیرقابل انکار است که در هیچ زمانی تعطیلپذیر نیست و لحظهاینباید از آن غفلت ورزید. جامعهای که به گناه، فحشا، فساد و سایر کجرویها آغشته است بدون شک آمادگی و قابلیت پذیرش حکومت حق و عدالت را نخواهد داشت و رفع این مشکل تنها با امر به معروف و نهی از منکر مسیر خواهد بود. مکتب بسیج به عنوان مبلغ اصلی این فریضه الهی و الگویی تمام عیار برای مبارزه با انحرافات و ناهنجاریها این امر را بر خود لازم میداند و بیتفاوتی در برابر نابسامانیها و مفسدههای اجتماعی را برنمیتابد. بسیجیان به این مسئله آگاه هستند که عمل به این فریضه، از عوامل بنیادین در گسترش فرهنگ انتظار محسوب گردیده و نتیجهاش پیاده شدن احکام و واجبات الهی در جامعه و انحرافزدایی درآن میباشد. بنابراین پیروان مکتب بسیج علاوه بر اینکه خود در راه صلاح گام بر میدارند و وجود خویش را به صفات پسندیده زینت میبخشد، با اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر جامعه خویش را نیز از زنگارها پیراسته و به نیکیها آراسته میگردانند و بدین وسیله مقدمات تشکیل حکومت کریمه امام زمان (عج) را فراهم میآورند.
ظلمستیزی بسیج مکتبی است که بر اساس تعالیم عالیه اسلام شکل گرفته و بر مبنای همین بینش ضرورت مقابله با ظلم و ستم را در هر شرایطی مورد تأکید قرار میدهد.راز مقابله و مقاومت و پیروزی انقلاب ایران بر مستکبران عالم همین است ؛ از این رو حضرت امام خمینی (ره) می فرماید:» اگر بر کشوری نوای دلنشین بسیجی طنین انداز شد ، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید"(67/9/2) در قاموس مکتب ارزشمند بسیج سازش و تسلیم در برابر حاکمیت ظالمانه اباطیل و طواغیت جایینداشته و همراهی و همنوایی با مفسدان و ستمگران و سکوت در برابر مظالم و مفاسد بسیار مذموم شمرده شده است. ارتباط تنگاتنگ این مسئله با مکتب بسیج باعث شده است که ظلمستیزی و دفاع از مستضعفان در برابر مستکبران ، با ضمیر بسیجیان عجین گردد. مقام معظم رهبریبسیج را دانشگاه عظیمی برمی شمارند که دفاع از مستضعفان جهان را سرلوحه اهداف خود قرار داده است .)آذر 1375) براساس همین نگرش رهروان مکتب بسیج با تکیه بر وعده حق الهی در مسیر رفع ظلم و مبارزه با حاکمیت مستکبران مقاومت نموده و نوید فتح نهایی مستضعف بر مستکبر20 را تحقق میبخشد. مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: "ما باید با ظلم نسازیم و باید علیه ظلم حرکت قاطع بکنیم، هر گونه ظلمی و از هر کسی...این است آن چیزی که ما را به امام زمان صلواتاللهعلیه از لحاظ معنوی نزدیک خواهد کرد و جامعه ما را به جامعة ولیعصر صلواتاللهعلیه، آن جامعه توحیدی مهدی علوی، نزدیکتر و نزدیکتر خواهد کرد."21 بایستی توجه داشت که راهکار اصلی ظلمستیزی در بطن فرهنگ انتظار نهفته است و انتظار درفش بنیادگر مقاومت در برابر ظلم و جور میباشد. به طور کلی انتظار فرج و اعتقاد به ظهور موعود، فلسفة تاریخی بقأ شیعه در طول تاریخ اسلام و یکی از رموز نشو و نما و مقاومت در مقابل ستمگران بوده است.
ولایتمداری از جمله مسائل مهمی که دین اسلام به آن توجه داشته از آن غفلت نکرده است وجود امام و رهبر برای جامعه میباشد.22 جامعه اسلامی هیچگاه بیمسئولیت نخواهد شد و هیچگاه نیز تکلیف نسبت به امام و مقتدا از دوش منتظران سلب نمیگردد. حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام زمان (عج) از وظایف بسیار مهمی است که منتظران راستین بایستی به آن توجه داشته باشند. در عصر غیبت که عالم از ظهور موعود بیبهره است بسیجیان ضمن تأسی به سیرة مهدوی، دست یاری و بیعت به سوی نمایندگان ایشان مینمایند و تا انقلاب مولای خویش بر عهد و پیمانشان وفادار میمانند. بدون شک اگر در جامعه فرهنگ ولایتمداری حاکم شود و همه در پی تبعیت از مقام ولایت باشند، جامعه دچار بحران فرهنگی، از خود بیگانگی، یأس و نومیدی و انحطاط نخواهد شد و دیری نخواهد پائید که زمینه ظهور موعود فراهم خواهد آمد. بسیجیان به عنوان حامیان اصلی ولایت مسئولیت دارند این فرهنگ را در جامعه اشاعه بخشیده و برقراری پیوند عمیق میان اقشار جامعه و مقام ولایت را وجة همت خویش قرار دهند.
گسترش فرهنگ انتظار در جامعه انتظار برنامهای فردی نیست و بخش مهمی از ابعاد آن متوجه جامعه است.23 انتظار یک بسیج عمومی و مردمی است که نیازمند آماده باش کامل فکری، اخلاقی، مادی و معنوی تمام آحاد جامعه است و این آمادگی عمومی و همیشگی جوهرة اصلی انتظار است.24 این وظیفه حساس در برهههای مختلف تاریخ گاه مورد غفلت قرار گرفته و گاه از سوی متحجران کژبین و منحرفان مغرض به گونهای سوء تحریف شده است؛ حال آنکه تمام انبیا و اولیأ الهی در بیداری افکار عمومی و آگاهی بخشی به جامعه و در نهایت زمینهسازی برای حاکمیت همه جانبه حق تلاشهای طاقتفرسا داشته و مصائب فراوان متحمل گشتهاند. استمرار اهداف انبیا تنها توسط مصلحان و انسانهای کاملی امکانپذیر است که به اهمیت این مسئله پی برده باشند. از آنجا که بسیج از قلب توده های مردم جوشیده است، بدین لحاظ پیروان مکتب بسیج بایستی با آگاهی کامل به موضوع و با آمادگی کامل، در پی سامان بخشیدن به اوضاع جامعه و هدایت آن به مسیر انتظار صحیح باشند. سرلشکر بسیجی دکتر سیدحسن فیروزآبادی در سخنرانی خود به مناسبت هفته بسیج (1387) میگوید:«ما فرزندان مکتب انتظاریم؛ انتظار موعود عدالتگستر الهی که خواهد آمد و همی جهان را با عطر ولایت و عدالت پر خواهد کرد.» آنها وظیفه دارند با ارشاد و هدایت همه جانبه یخهای حاصل از جمود فکری را در اذهان عامه ذوب ساخته و شعور فکری و کمالات اخلاقی مردم را به چنان حد از قابلیت و تکامل برسانند که ضمن درک فرهنگ عمیق مهدویت، استحقاق و شایستگی رهبری آن حضرت را داشته باشند. بایستی قبل از هر چیز فرهنگ انتظار را در جامعه تقویت نمود. بسیجیان موظفند علاوه بر تعهد و تقید شخصی به اصول انتظار، فضای اجتماعی را نیز برای پذیرش این فرهنگ مساعد نمایند و چنین آمادگی را در اذهان و افکار عمومی تقویت بخشند تا به تبع آن موج انتظار و فرهنگ مهدویت جامعه را فراگیرد. خاتمه کلام آنکه بسیجیمنتظر بایستی به این نکته واقف باشد که برای ظهور «مصلح» بایستی هم خود «صالح» باشد و هم به «اصلاح» جامعه اهتمام ورزد.
نتیجه با نگاهی عمیق به تاریخ جوامع بشری این نکته مشخص میگردد که مسیر تکاملی جوامع فرایندی متوالی و پیوسته است و به طور حتم وقایع تاریخی بدون مقدمه و به صورت ناگهانی رقم نخواهد خورد. نهضت مهدی موعود نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ ظهور امام زمان (عج) نیازمند بسترسازی و مساعد ساختن اوضاع و شرایط است و در این راه بایستی تلاش فراوان نمود که از این تلاش میتوان به «انتظار» تعبیر کرد. انتظار پویایی معطوف به هدف است لذا دستیابی و بیتفاوتی نسبت به وضع موجود با فرهنگ انتظار صحیح مطابقت ندارد. برای بسیجیان به عنوان منتظران راستین حضرت، در عصر انتظار وظایفی شمرده شده است که مهمترین آنها معرفت نسبت به منتظَر، تقواپیشگی، ظلمستیزی، ولایتمداری، امر به معروف و نهی از منکر و از همه مهمتر اشاعه فرهنگ انتظار در جامعه میباشد. مکتب بسیج وظیفه دارد بر مبنای فرهنگ غنی و آرمان بلند خویش، با حرکتی مستمر به شناخت و شناساندن فرهنگ انتظار بپردازد. پیروان این مکتب بایستی ضمن خودسازی به دگرسازی نیز توجه کامل و وافر داشته باشند. و این اندیشه را برای همگان روشن سازند که زمانی عالم مهیای ظهور موعود میشود که از منهیات پیراسته گشته و به محاسن و مکارم و فضائل اخلاقی آراسته شود. از این نوشتار چنین برمیآید که میان مکتب بسیج و فرهنگ انتظار ارتباطی تنگاتنگ برقرار بوده و بسیجیان بایستی به رسالت خویش در راستای تحقق دولت عدالتگستر مهدی موعود توجه جدی داشته باشند.
|