1- چو یک ماه شد همچو یک سال بود برش چون بر رستم زال بود
2- او می خواست تا سپاهیان نگذارند آن دو پهلوان یکدیگر را بشناسند و یکی از آنها به دست دیگری کشته شود و در صورت پیروزی سهراب، شبانه به طور مخفیانه او را نیز بکشند.
3- سهراب می خواست تا پادشاه ایران یعنی کاووس را از حکومت بردارد و رستم به جای او بر تخت بنشاند و همچنین پادشاه توران یعنی افراسیاب را نیز کنار گذاشته و خودش حکومت توران را به دست بگیرد.
4- سپهدار به معنی فرمانده لشکر است و در اینجا منظور از آن اسفندیار است.
پاسخ خود آزمایی ها درس سوم(رستم و سهراب 2)
1- الف: خود سهراب چون به صورت یک مهاجم به ایران حمله کرده بود
ب) افراسیاب چون با فرستادن سپاهیان قصد داشت که آنها همدیگر را نشناسند. ج) کاووس: چون بار اول از دادن نوشدارو خودداری کرد د) رستم چون خودش را معرفی نکرد.
درس سیزدهم ( در امواج سند ) :
لغت
1- «سینه مالان»، یعنی ......... : سینهخیز
2- «سرخی آسمان بعد از غروب آفتاب» با چه واژهای هم معنی است؟ شفق
3- کلمهی مشخص شده در مصراع «خداوند چه افسرها که رفته» به چه معناست؟ تاج
4- «بی پایاب» به چه معناست؟ بی گدار، پایاب جایی از رودخانه است که بتوان از آن گذشت
5- «تازیک»، یعنی ........ : غیر ترک، به ویژه فارسی زبانان را گویند
6- نهاد بیت «به مغرب سینه مالان قرص خورشید/ نهان میگشت پشت کوهساران» کدام است؟ قرص خورشید
7- مفعول بیت داده شده کدام است؟ «به فرزندان و یاران گفت چنگیز/ که گر فرزد باید، باید این سان» : تمام مصراع دوم
درس دوم : (رزم رستم و سهراب)
لغت
1- «ایدون»، یعنی .... : چنین، چنان
2- «نخجیر» به چه معناست؟ شکار، شکارگاه
3- کلمهی مشخص شده در بیت «چو ده سال شد زان زمین کس نبود/ که یارست با وی نبرد آزمود» به چه معناست؟ توانست
4- معنی «گَو» در مصراع «تو پور گَو پیلتن رستمی .......» چیست؟ پهلوان
مست و هشیار
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست پروین
قصد سرم داری خنجر به مشت
بس کن و کم گوی سخن کم نویس بس بودت دفتر جان سر نوشت مولوی
بی پدر
اینهمه بخل چرا کرد، مگر من چه میخواستم از گیتی پست پروین
داستان حاجی و صوفی
گفت به زر کار خود آراستم یافتم آن گنج که میخواستم نظامی
نشان بخت بلندست و طالع میمون
گر آبروی بریزد میان انجمنت به دست دوست حلالست اگر بریزد خون سعدی